کاش یکی منو از شبها پس بگیره
از شب میترسم
قبلا عاشق شب بودم
عاشق سکوت پر هیاهوش
عاشق مهتاب روشنش
عاشق ستاره های با وفاش
عاشق عشقبازی ابرو ماه
اما.......
الان فقط تاریکیشو میبینم
فقط هجوم خیالهای نا امیدی رو
یکی منو از شبها پس بگیره
روزگار هر شب عمر منو تو جام عیشش میریزه
و تو مهمونیه دوری از تو
جرعه جرعه امیدم رو مینوشه
میترسم تو شب تمام شم
منو از شب پس بگیر
تنهام
میترسم